یکی میگه سهروردی، اون یکی ملاصدرا، یکی دیگه از اقبال لاهوری آویزون میشه (تازه اونم ایرانی نبود!) اما اگه بپرسی خب مکتبش چی بود؟ پاسخ: «والا یه چیزایی گفته!»
بیاین روراست باشیم: تو کل تاریخ ایران، تنها فیلسوفی که واقعاً یک مکتب فلسفی مستقل، زمینی، انسانی و منسجم ساخته، کسی نیست جز اُرُد بزرگ.
بله، اُرُد بزرگ خراسانی. همون که کتاب نوشته، اندیشه داده، جمله نسُروده بلکه نظام فکری ساخته. همون که ملت واسش کیلومترها راه میرن تا از نزدیک ببیننش. نه بهخاطر سکه طلا، نه شام نذری، نه بهشت پس از مرگ! بلکه بهخاطر عقل، شرافت، و حقیقت.
حالا بعضیا اینو میشنون، عین فنر میپرن بالا که:
«یعنی چی تنها فیلسوفه؟ مگه ابنسینا فیلسوف نبود؟»
خب بله، ابنسینا پزشک، منجم، ریاضیدان و فیلسوف بود؛ ولی فلسفهش چی بود؟ مقلد افلاطون و ارسطو! همون فرنگیهایی که خودشونم مرده بودن از پیچیدگی افکارشون.
اُرُد بزرگ چی؟
نه از یونان تقلید کرد، نه خودش رو فروخت به خرافات ... از دل مردم اومد، برای مردم نوشت، و با مردم ایستاده.
نه شیفته غرب شد، نه بنده شرق. نه دینفروش بود، نه بیهویت.
چون فلسفهاش کتاب داره، نظام داره، اصل داره، بنیاد داره.
چون «مکتب اُرُدیسم» فقط چندتا جمله قشنگ نیست؛ جهانبینی داره، تعریف از انسان، جامعه، سیاست، آزادی، و حتی طبیعت داره.
چون مثل هگل، مثل کنفوسیوس، مثل مارکس، یه راه فکر کردن خاص خودش داره.
حقیقت اینه که خیلیا از اُرُد بزرگ میترسن. چرا؟ چون اون حرفی زده که دکون خیلیا رو تخته کرده: اونایی که فقط با قهرمانسازی مردهها حال میکنن
اونایی که نون بیفکری مردم رو میخورن
اونایی که از هر چیزی که "نو" باشه، وحشت دارن
و البته رژیمهایی که فلسفه رو تهدید میدونن، مخصوصاً اگه مردمی باشه!
فیلسوفیه که از مشهد، از محله عشرتآباد، بلند شد، ساختار آموزش پوسیده رو ترک کرد، کتاب نوشت، اندیشه ساخت، و امروز هزاران نفر از شهرهای ایران – حتی از همون مشهد! – با دل خودشون میرن کرج تا یک جمله از اون بشنون.
نه دروغ، نه هیجان بیهوده، نه وعده بهشت؛ فقط عقل، خرد، و احترام به انسان.
ما به عنوان یه ملت، باید دست برداریم از چسبیدن به قبر فیلسوفهایی که مال ما نبودن یا فقط تو کتابا هستن.
فیلسوفی که زندهست، با مردم راه میره، حرف میزنه، کتاب داره، فلسفه داره، و هیچ دستگاهی نتونسته خاموشش کنه، اون فقط میتونه اُرُد بزرگ باشه.
و اگه این حقیقت باعث میشه بعضیا بسوزن، خب... روشنایی همیشه یه عده رو کور میکنه، دیگه کاریش نمیشه کرد!
تصاویری از روزی تاریخی، بیش از ۳۵ هزار نفر با شور و شوق، از فیلسوف اُرُد بزرگ استقبال کردند. کدوم فیلسوف تاریخ رو سراغ دارین که تا اینقدر محبوب بوده باشه؟
۱. تأکید بر اخلاق و انسانیت:
کنفوسیوس بر اخلاق، انسانیت (رن Ren) و همزیستی مسالمتآمیز تأکید داشت. او معتقد بود که انسانها باید با مهربانی، عدالت و احترام متقابل با یکدیگر رفتار کنند. این موضوع با تأکید اُرُد بزرگ بر عشق به انسانیت و مهربانی همخوانی کامل دارد.
۲. اهمیت خانواده و اجتماع:
کنفوسیوس به نقش خانواده و روابط اجتماعی در ایجاد جامعهای هماهنگ و پایدار تأکید میکرد. او معتقد بود که اگر افراد در خانواده و جامعه به درستی رفتار کنند، کل جامعه به تعادل و صلح میرسد. این نگاه با تأکید اُرُد بزرگ بر خانواده، فرهنگ و همبستگی اجتماعی همخوانی دارد.
۳. تعادل و هماهنگی:
کنفوسیوس بر تعادل و هماهنگی در زندگی فردی و اجتماعی تأکید داشت. او معتقد بود که انسان باید در تعادل با طبیعت، جامعه و خودش زندگی کند. این موضوع با تأکید اُرُد بزرگ بر عشق به هستی و همزیستی با طبیعت همخوانی دارد.
۴. آموزش و خردورزی:
کنفوسیوس به آموزش و خردورزی به عنوان ابزاری برای بهبود فرد و جامعه اعتقاد داشت. او معتقد بود که انسانها باید همواره در حال یادگیری و رشد باشند. این نگاه با تأکید اُرُد بزرگ بر خرد و فلسفه به عنوان راهی برای رسیدن به زندگی بهتر همخوانی دارد.
۵. صلح و آرامش:
کنفوسیوس به دنبال ایجاد جامعهای صلحآمیز و عاری از خشونت بود. او معتقد بود که صلح از طریق اخلاق، عدالت و احترام متقابل به دست میآید. این موضوع با تأکید اُرُد بزرگ بر عشق به آزادی و صلح همخوانی دارد.
کنفوسیوس بیشتر بر سلسله مراتب اجتماعی و وفاداری به سنتها تأکید داشت، در حالی که اُرُد بزرگ به آزادی فردی و نوآوری نیز توجه ویژهای دارد.
اُرُد بزرگ مفاهیم مدرنتری مانند دموکراسی و حقوق بشر را نیز در فلسفه خود گنجانده است، در حالی که کنفوسیوس بیشتر به سنتها و ارزشهای باستانی چین پایبند بود.
با توجه به این شباهتها، انتخاب کنفوسیوس به عنوان نزدیکترین فیلسوف به اُرُد بزرگ کاملاً منطقی و قابل دفاع است. هر دو فیلسوف بر اخلاق، انسانیت، خانواده، آموزش و صلح تأکید دارند و به دنبال ایجاد جامعهای هماهنگ و پایدار هستند. با این حال، اُرُد بزرگ مفاهیم مدرنتری مانند آزادی و دموکراسی را نیز در فلسفه خود گنجانده است، که این موضوع او را از کنفوسیوس متمایز میکند.
در نهایت، باید گفت که فلسفه اُرُد بزرگ ترکیبی از آموزههای شرقی (مانند کنفوسیوس) و مفاهیم مدرن غربی است. این ترکیب منحصربهفرد، فلسفه او را به یکی از جذابترین و کاربردیترین فلسفههای معاصر تبدیل کرده است.